بعد از شهادت حاجقاسم پسرم حال خوبی نداشت و به گفته خانوادهاش حتی نمیخندید. یک شب یکی از دوستان ایرانی به همراه همسرش به منزلمان در سوریه آمده بودند. حاجاصغر دو ساعت با آنها درباره حاجقاسم حرف زد و گریه کرد. بعد از این صحبتها همسر دوست اصغر پیش من آمد و گفت از حرفها و حال و هوای شوهرت پیداست که شهید میشود.
چه شیریتن اس پرچم عزای تو جایگزین پرچم محرم شده باشد
خدا را شکر میکنم که کمال تنها نیست
حجت الاسلام دشتی در یادواره شهدای سلیاکتی نور:شهدا زنده اند و این انقلاب صاحب دارد +تصاویر
خط ,حال ,حاجقاسم ,اصغر ,پیش ,آمد ,بعد از ,من آمد ,پیش من ,اصغر پیش ,آمد و
درباره این سایت